۱۳۹۰ تیر ۱۶, پنجشنبه

18تیر و ما

اینجاکشور ایران است نشستم پایه رایانه به زور کانکت میشم به زور به توان دو با فیلتر شکن الترا وارده بالاترین میشم اونوقت میبینم چندین ساعت مونده به 18تیر خیلیا دارن به عباس اقازمانی و شیره یاره ای امتیاز مثبتو منفی میدن تازه نظر هم میزارن بد دلم میگیره میگم یه کاری کنم شاید بچه های جنبش سبز یادشون رفته تاریخو ...
یه پست میزارم درباره محل تجمعات با ادرس و نقشه کپیش کردم از یه بلاگ تاریخ گذشته ماله ساله 88 اما همینم خوبه ...لینک میدمبه به بالاترین 11 تا رای مثبت میاره من که دمباله رای نیستم اما کلا شصتو دوتا کلیک میخوره...
میدونید دارم به چی فکر میکنم.؟
به او جوونایی که تو دانشکده فنی کشته شدن ..به اون جوونایی که تو خوابگاه از پنجره پرت شدن پایین ..به اون زندانیایی که تو زندان اعتصابه غذا میکنن و میمیرن به اون دختری که تو ختمه باباش لگد میخوره و میمیره به او زنو شوهرایی که تو حبص خونگی ان و خبر رسیده که رنگشون پریده و لاغر شدن بعد بغض میکنم و شروع میکنم به نوشتن...یعنی درست میشه؟

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر